نشریه نسیم نیشابور که پس از مدتی دوری از عرصه اطلاع رسانی چند هفته ای است فعالیت خود را از سر گرفته، در آخرین شماره خود که در 25 تیرماه 91 انتشار یافت با چاپ شماره ای متفاوت توجه خیلی ها را به خود جلب کرد:
چرا تیتر نداریم...؟!

اختصاص کامل نیم صفحه اول و اصلی نشریه به یک جمله یا اقدامات دیگری به این شکل البته چیزی نیست که پیش از این در مطبوعات سابقه نداشته باشد اما این رخداد عموما در زمانی اتفاق می افتد که اهمیت موضوعی به قدری برای نشریه بالا باشد که به نوعی با این کار می خواهد با سکوت کاغذ،فریاد خود را به گوش همگان برساند.اتفاقی که در طول حیات یک نشریه شاید از یک یا دو مورد تجاوز نکند و چه بسیار نشریاتی که در طول عمر انتشارشان هرگز تن به چنین عملی در نمی دهند.
"چرا تیتر نداریم...؟!"تیتری بود که سردبیر نشریه جناب آقای صادق هوشمند در ستون سخن سردبیر در صفحه 2 نشریه بدان پرداخته بود و مطلع آن هم بیتی این چنین بود:
شادمان چه نمازید وضو باطل بود/آب این جوی همان از ده بالا گل بود۱
در این مقاله سردبیر نسیم نیشابور، بیان شفاف و بی طرفانه از یک رویداد واقعی را رسالت اصلی مطبوعات شمرده و در ادامه از انتشار اخباری در سطح شهر سخن گفته است که باعث تاثر همشهریان گردیده است.
هرچند خدمات ارزنده نشریه نسیم نیشابور در زمانی که هیچ نشریه محلی مستقل دیگری در اطلاع رسانی رویدادهای شهر فعال نیست بخصوص در قضیه عزل شهردار توسط شورای شهر بر شهروندان نیشابوری پوشیده نیست،اما فریاد برآوردن این نشریه برای انتشار خبری که به اذعان خود سردبیر هنوز صحت آن توسط مراجع قضایی تایید نشده است با دست زدن به چنین کار کم نظیری در عرصه مطبوعات امری به دور از اخلاق و حرفه ی رسانه ای است.
قطعا با این عمل نشریه نسیم نیشابور در انتخاب تنها یک تیتر برای صفحه اصلی خود میزان مخاطبان این شماره این نشریه بیشتر خواهد شد که همه آنها تمایل دارند ببینند داستان چیست و با خواندن سخن سردبیر این علامت سوال در ذهن مخاطب ایجاد می شود که یعنی کدام مسئول سرشناس شهر چنین مشکلی داشته؟ و قطعا هر علامت سوالی هم به دنبال جواب خود می گردد و این یعنی کوبیدن بر طبل رسوایی آبروی فردی که هنوز اتهام آن ثابت نشده است.
البته سردبیر نشریه در ادامه مطلب با استناد به نهج البلاغه و تاریخ یعقوبی که در آن بدنام کردن و مجازات افرادی که گناهشان ثابت شده، مجاز دانسته شده، به نحوی این اقدام خود را در این راستا می داند که از این لحاظ انتقادی به نشریه وارد نباشد.
دیر یا زود حکم مراجع قضایی در مورد این اتفاق صادر خواهد شد و درست و نادرست بودن این شایعه برای مردم آشکار می شود اما ریختن آبروی افراد پیش از اثبات خطایشان قطعا کاری نیست که از یک نشریه حرفه ای انتظار می رود.
گیرم که آب رفته به جوی آید/با آبروی رفته چه باید کرد۲
۱-محمد کاظم کاظمی شاعر افغان
۲-حمید مصدق
|
|
BLOGFA.COM |
|